غزل قصه ی عشق از احمد خدادادی دهکردی
قصه ی عشق من و او چه حکایت هاداشت
غم دوری نگارم چه روایت ها داشت
از ازل نور جمالش به خیالم افتاد
نتوانم که بگویم چه عنایت ها داشت
گر چه من عاشق اوهستم وخواهم بودن
دولتش بر من بیچاره حمایت ها داشت
من که بعد ازگنهم توبه همی می کردم
پرتو مهر زلالش چه هدایت ها داشت
رحم و غفران خدا بر همگان بی حَد است
احمدا جرم تو دانی چه ندامت ها داشت
غزل قصه ی عشق از احمد خدادادی دهکردی