طلاق در ایران باستان
در اغلب تمدن های بشری که اختلاط زن و مرد از صورت بربری بودن خارج و به قالب
ازدواج مشروع و قانونی درآمده از اول ازدواج را عقد پیوستگی دائم و انحلال پذیر تلقی
کرده اند. بعدا چون به تدریج پی برده اند که اغلب مواصلت ها غیر قابل دوام و ادامه ان
برای طرفین روح فرسائی است، از آن جایی که احتیاج ایجاد قانون می کند، کم و بیش
مواردی برای طلاق پیش بینی شده است. در ایران قدیم معمولا طلاق روی اراده مرد و
بدون دخالت زن امکان پذیرد بوده، ولی گاه گاهی زن می توانسته طلاق را بر شوهر
تحمیل کند. در مورد طلاق که ناشی از میل شوهر و علیرغم میل زن بوده، مرد بایستی
کلیه عوایدی که از لحاظ ریاست خانواه و مطلق العنان بودن در مدت زناشویی از دارایی و
دسترنج زن برده بود به او تسلیم نماید. به اضافه زن می توانسته تمام یا لااقل قسمتی از
اموالی را که شوهر موقع عروسی به او داده و اشیایی را که به نام او تهیه کرده است،
برای خود نگهدارد. بعکس در طلاقی که با رضای زن واقع می شد زن حق نداشت از عوائد
سابق یا اموال عروسی چیزی، با خود ببرد. باید دانست که در ایران قدیم مثل روم و یونان
پدر به نام ریاست خانواده در استفاده از عوائد ملکی یا دستمزد زنان و پسران و غلامان و
کلیه افراد خانواده مختار بوده است، دارایی خانواده اولا و با لذات متعلق به پدران بوده بعد
به عنوان ثانوی و با اجازه پدر ممکن بود زن و فرزندان مالک چیزی باشند.
منبع:کتاب ازدواج در ایران باستان
طلاق در ایران باستان