دفترچه سکوت
با بغض خود به جام غمم سنگ می زنی
دفترچه ی سکوت مرا رنگ می زنی
گاهی به جان آینه سوگند، دیر وقت
چون ساعتی به خواب شبم زنگ می زنی
بر بوم ذهن خسته من با مداد اشک
نقشی شبیه مصحف ارژنگ می زنی
این روزها که می گذرد، مثل رودکی
انگار هی به چنگ دلم چنگ می زنی
با تیر و با کمان نگاه عجیب خویش
گنجشک خاطرات مرا سنگ می زنی
شاعر: هوشنگ بهداروند