داستان اخلاقی (کارگشایی از مخالف)
روزی ابوهریره نزد امیرالمؤمنین علیه السلام رسید و به او بدگویی کرد و به گونه ای
سخنان بیهوده خود را بیان می کرد که امام بشنوند. فردای آن روز هم خدمت امام رسید و
حوایج خود را از او درخواست نمود و حضرت همه آن ها را برآورده کرد.
اصحاب امام علیه السلام او را بر این پاسخ مثبت به ابوهریره مورد انتقاد قرار دادند، که
چرا به کسی که دیروز شما را این چنین مورد بدگویی قرار داد کمک کردی؟
امام علیه السلام فرمود: من حیا می کنم که جهل او بر علم من و گناه او بر عفو من و
درخواست او بر بخشش من غلبه کند.
منبع: قصه های تربیتی / محمد رضا اکبری ، ص 54
داستان اخلاقی (کارگشایی از مخالف)