داستان اخلاقی آموزنده از مولوی
مولوی تمثیل آورده است که فردی نشسته بود و “یاربّ” میگفت.
شیطان بر او ظاهر میشود و میگوید: تابه حال این همه “یاربّ” گفتهای، چه فایده
داشته است!؟مرد دلش شکست و از دعا کردن منصرف شد و خوابید. شب کسی به
خواب او آمد و گفت چرا دیگر “یاربّ” نمیگویی!؟جواب داد: چون جوابی نمیشنوم و
میترسم از درگاه خدا مردود باشم، پس چرا دعا بکنم!؟گفت خدا مرا فرستاده است تا به
تو بگویم این “یاربّ” گفتنهایت همان لبّیک و جواب ماست!یعنی اگر خداوند نخواهد صدای
ما به درگاهش بلند شود، اصلاً نمیگذارد ” یاربّ” بگوییم!
منبع:نکتهها از ناگفتهها ص ۴۹
داستان اخلاقی آموزنده از مولوی