داستانک سُرنگ زندگی از هوشنگ بهداروند

امروز با شما کاربران سایت 8a8.ir هستیم با داستانک سُرنگ زندگی از هوشنگ بهداروند   سُرنگ زندگی زن، سُرنگ خالی شده از غذای شوهرش را کنار کاسه گذاشت. دخترک با سُرنگی که با آن آب خمیر به جوجه اش داده بود، وارد اتاق شد: « مامان جون! می ذاری من به بابا غذا بدم، قول می … ادامه مطلب