پرتگاه تراپی با هوش‌مصنوعی

پرتگاه تراپی با هوش‌مصنوعی

پربازدیدترین این هفته:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

توئیتی درباره این که دیگر هزینه تراپی ندهید و کافی است یک پرامپت را به چت‌جی‌پی‌تی بدهید تا یک گفت‌وگوی امن، عمیق و علمی را با یک تراپیست مجازی تجربه کنید، پربازدید شده؛ اما آیا هوش‌مصنوعی می‌تواند جایگزینی برای روان‌درمانی حضوری باشد؟

زهرا متقی شکیب _ روزنامه خراسان/به‌تازگی و به واسطه شروع پاندمی کار با هوش‌مصنوعی و جذابیت‌هایش، مواردی را می‌بینیم که افراد از چت‌بات‌ها به عنوان روان‌درمانگر کمک می‌گیرند و با نوشتن پرامپت‌های مشخص دیگران را هم تشویق به این امر می‌کنند. با گسترش فناوری‌های هوش‌مصنوعی، کاربرد ابزارهای مبتنی بر چت‌بات‌ها در حوزه سلامت‌روان افزایش یافته است. این فناوری‌ها در زمینه‌هایی مانند مشاوره روان‌شناختی آنلاین، پیگیری خلق‌وخو، ارائه تکنیک‌های پایه‌ای درمان شناختی-رفتاری و دسترسی به آموزش‌های سلامت روان مورد استفاده قرار گرفته‌اند. با این حال، سؤال اساسی آن است که آیا هوش مصنوعی می‌تواند جایگزینی برای روان‌درمانی حضوری با یک درمانگر متخصص باشد؟ در این مقاله، تفاوت‌های بنیادین بین هوش مصنوعی و درمانگران انسانی را در زمینه‌های مختلف روان‌درمانی بررسی می‌کنیم.

_۱  بازخوردهای درمانی
بازخوردهایی که یک درمانگر انسانی ارائه می‌دهد، شامل همدلی، بازتاب دقیق احساسات، اصلاح افکار ناکارآمد و تقویت نقاط قوت مراجع است. این بازخوردها با توجه به زمینه زندگی، تاریخچه هیجانی و شرایط روان‌شناختی هر فرد تنظیم می‌شوند. در مقابل، هوش‌مصنوعی قادر است تنها بازخوردهای استاندارد و الگوهای زبانی همدلانه را تقلید کند، اما درک احساسی عمیق، ظرافت بین‌فردی و تفسیر غیرکلامی را ندارد. درمانگر انسانی می‌تواند هیجانات پنهان، نشانه‌های غیرکلامی (مثل گریه، مکث، لحن گفتار) و ظرافت‌های احساسی را درک کند؛ ولی چت‌بات فقط متن را می‌خواند و هیچ درکی از بافت عاطفی واقعی فرد ندارد.
۲ مصاحبه و ارزیابی بالینی
درمانگر انسانی طی مصاحبه بالینی حضوری می‌تواند حالات چهره، لحن صدا، حرکات بدن و دیگر شاخص‌های غیرکلامی و با استفاده از ابزارهای تخصصی مانند تست‌های روان‌شناختی، مصاحبه‌های ساختاریافته (مانند SCID) و درک تفاوت‌های فرهنگی و شخصیتی شرایط را تحلیل و تشخیص گذاری ‌کند اما چت‌بات‌های هوش مصنوعی نمی‌توانند اطلاعات غیرکلامی را درک یا تحلیل کنند و توانایی تشخیص افتراقی دقیق، مدیریت بحران یا ارجاع اورژانسی را ندارند و از آن‎جایی که مکالمه به‎صورت خود گزارش‎دهی پیش می‌رود، هوش مصنوعی تنها بر پایه اطلاعاتی که خود فرد در اختیارش قرارداده پیش می‌رود که احتمال نقصان و خطا را بالا می‌برد.
۳ تکنیک‌های درمانی
درمانگران انسانی  از رویکردهای مختلف درمانی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT)، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، روان‌درمانی پویشی و تحلیل انتقال، تنظیم رابطه درمانی و درمان مبتنی بر ذهن‌آگاهی استفاده کنند که مستلزم درک پویایی درونی فرد، انعطاف در برخورد، و هدایت دقیق فرایند تغییر هستند. در مقابل، هوش مصنوعی معمولاً به تکنیک‌های پایه‌ای CBT محدود است و فاقد توانایی تحلیل پیچیدگی‌های روانی، استفاده از استعاره‌های درمانی یا تنظیم دقیق رابطه درمانی است و حتی اگر تکنیک های مناسب را با تشخیص نادرست به کارگیرد شرایط برای فرد سخت تر از قبل خواهد شد.
۴ مدیریت رابطه درمانی و هیجانات
یکی از مهم‌ترین ابعاد روان‌درمانی، توانایی درمانگر در تنظیم رابطه، ترمیم شکست‌های بین‌فردی، درک انتقال و پاسخ مناسب به هیجانات شدید مراجع است. این مهارت‌ها مبتنی بر حضور عاطفی، قضاوت انسانی و تجربه بین‌فردی هستند. هوش‌مصنوعی توانایی پاسخ‌دهی به هیجانات شدید یا تنظیم تعارضات رابطه‌ای را ندارد و ممکن است در شرایط حساس، پاسخ‌های ناکارآمد یا آسیب‌زا ارائه دهد.

خطرناک‌بودن چت‌بات‌ها در برخی شرایط

درنهایت باید اذعان داشت اگرچه چت‌بات‌ها و ابزارهای هوش مصنوعی به دلیل دسترسی پذیری بالا می‌توانند در سطوح ابتدایی آموزش سلامت روان، پایش خلق، یا ارائه حمایت روانی اولیه نقش داشته باشند، اما در سطوح تخصصی‌تر مانند تشخیص، درمان، تحلیل روان‌شناختی، تنظیم رابطه و مدیریت بحران، هنوز جایگزین مناسبی برای درمانگران انسانی نیستند. همچنین استفاده از چت‌بات‌ها به جای درمانگر در برخی شرایط می‌تواند خطرناک باشد، به‌ویژه زمانی که با اختلالات روانی متوسط تا شدید، افکار خودکشی یا بحران‌های هیجانی مواجه هستیم، چراکه چت‌بات‌ها معمولاً قادر به شناسایی علایم خطرناک مانند افکار خودکشی، توهم یا اختلالات شدید خلقی نیستند یا به‌درستی به آن‌ها پاسخ نمی‌دهند. گاهی حتی این نشانه‌ها را نادیده می‌گیرند یا پاسخ‌های کلیشه‌ای می‌دهند. چت‌بات‌ها ممکن است توصیه‌هایی بدهند که از نظر علمی غلط یا در زمینه زندگی فرد نامناسب باشد. این می‌تواند منجر به بدتر شدن حال روانی یا تأخیر در درمان مؤثر شود.  درنهایت در بحران‌های روانی، گاهی نیاز به مداخله فوری، بستری یا تماس با خانواده وجود دارد؛ چت‌بات‌ها قادر به ارجاع اضطراری یا تماس با منابع حمایتی واقعی نیستند.

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری: