امروز با شما کاربران سایت 8a8.ir هستیم با داستانک عروسک و بچه از هوشنگ بهداروند
عروسک و بچه
عراقی ها چند خانه بیشتر تا خانه او فاصله نداشتند.
زن هراسان بچه اش را از پستوی تاریک خانه برداشت و فرار کرد.
زن وسط راه متوجه شد به اشتباه عروسک بچه اش را برداشته.
حالا زن سال هاست، عروسک ها را بچه می بیند بچه ها را عروسک!