امروز با شما کاربران عزیز سایت 8a8.ir هستیم با داستانک مرغ مینا از هوشنگ بهداروند
مرغ مینا
پنج روز از خرید مرغ مینای سخنگویی که پدر برای خواهر کوچکم خریده بود می گذشت
و همچنان سکوت کرده بود. شب ششم،
پدر بخاطر ترفیع رتبه ای که از آقای رئیس جمهور گرفته بود،
ضیافت شام مفصلی چون داستان کباب غاز جمال زاده
ترتیب داد و مرغ مینا با ورود او با نامرد نامرد لب به سخن گشود.
ما آن شب فهمیدیم که صاحب قبلی مرغ مینا چه آدم بد دهنی بوده !
منبع: کتاب مترسک مین / هوشنگ بهداروند