داستان اخلاقی از شهید الهیار جابری

پربازدیدترین این هفته:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

داستان اخلاقی از شهید الهیار جابری

حساب و کتاب

یک روز با چند ورقه وارد مدرسه شد. به هر کدام از مربی‌ها یک ورقه داد که بالایش

نوشته بود: «حاسبوا قبل ان تحاسبوا»(خود رامورد محاسبه قرار دهید قبل از اینکه مورد

محاسبه واقع شوید).

کمی پایین‌تر اسم چند گناه را نوشته بود و جلوی هر کدام را خالی گذاشته بود.

بعد رو کرد به مربی‌ها و گفت: «بیایید هر شب چند لحظه کارهامون رو بررسی کنیم و

توی این برگه بنویسیم. ببینیم خدای نکرده چند بار دروغ گفتیم، غیبت چند نفر رو کردیم،

تهمت و بدبینی داشتیم یا نه، کارهای خوبمون چقدر بوده… . آخرِ ماه با یه نگاه به این

برگه، حساب کار دستمون میاد؛ می‌فهمیم چطور بنده‌ای بودیم».

منبع:کتاب بحر بی ساحل، ص 96

 

 

داستان اخلاقی از شهید الهیار جابری

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *