داستان اخلاقی (عدالت)
دو زن نزد امام علی (ع) آمدند و اظهار فقر و ناداری کردند.
امام فرمود: بر ماست تا در صورت درستی سخن شما، به شما کمک کنیم. آنگاه مردی را
به بازار فرستاد تا بر آنان پیراهن و غذا خریده و به هر یک از آنها صد درهم بدهد.
⁉️یکی از دو زن لب به اعتراض گشوده گفت: من عرب هستم در حالی که زن دیگر از
موالی(اسیران آزاد شده) است، چه را باید با ما یکسان رفتار شود؟ امام پاسخ داد: من
قرآن خواندم و در آن خوب تأمل کردم، در آنجا ندیدم که حتی به اندازه بال پشهای فرزندان
اسماعیل بر فرزندان اسحاق برتری داده شده باشند.
منبع:انساب الاشراف، جلد 2، ص 141 – الغارات ص 70
منبع:حیات فکری – سیاسی امامان شیعه (ع)- رسول جعفریان – صفحه 65