داستان اخلاقی (روحیه مردمی)
امام کاظم علیه السلام به مردی روستایی و سیاه چهره گذرکرده به او سلام کرد و مدتی
گفت و گو نمود. آن گاه به وی گفت اگر حاجتی برای تو پیش آمد، من آن را برآورده
میکنم.اصحاب گفتند یابن رسول اللَّه! آیا نزد چنین کسی می نشینی و از نیازهای او
سؤال می کنی در حالی که او به تو نیازمندتر است؟
امام علیه السلام در جواب فرمود: او یکی از بنده های خداست و به حکم قرآن برادر
ماست، که در شهرهای خداوند زندگی می کند و ما با او از یک پدر یعنی آدم هستیم و
یک دین داریم که اسلام است و شاید روزگار ما را نیازمند او سازد وپس از این که بر او
ببالیم، ما را در برابر خود متواضع بیند.
منبع:تحف العقول، بخش مربوط به امام کاظم (ع)
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:
اَقْرَبُکُمْ مِنّی غَداً فیِ الْمَوقِفِ…اَحْسَنُکُمْ خُلْقاً وَاَقْرَبُکُمْ مِنَ الْناسِ.
نزدیک ترین شما به من در فردای قیامت …خوش اخلاق ترین و نزدیک ترین شمابه مردم می باشد.
منبع: قصه های تربیتی / محمد رضا اکبری ، ص 83