جایگاه خانواده و ازدواج در ایران دوره ساسانی
در نظام اخلاقی ساسانی، شهروندی فضیلتی است که با تشکیل خانواده و بنیان نهادن
اجاق خانوادگی امکان پذیر است. لذا پیروان مانی از زندگی دوری می جستند، از سوی
اجتماع به عنوان شهروند به رسمیت شناخته نمی شدند. در ایران ساسانی، مرد بدون
تشکیل خانواده شهروند کاملی به حساب نمی آید. تشکیل خانواده وظیفه ای دینی و
عمل مطابق، با نظم راستین است. در وندیداد می ». کسی که عمدا از ازدواج و داشتن
فرزند و خانمان سرباز زند گنهکار است «: خوانیم دستور « )وندیداد، فصل 4، بند 44 ( در
ماتیکان هزاردستان، کتاب فقهی- حقوقی عهد ساسانی یا قاضی شرع هرگاه تاهل
اختیار نکرده باشد، صلاحیت رسیدگی به دعاوی ای را که یک ماتیکان، بند ۱4 ، فصل
8ازدواج به قدری اهمیت دارد که ( ». طرف آن زن باشد، دارا نیست چنانچه جوانی فوت
کند، خویشان او موظفند زنی را بدل از او جهاز داده و به عقد ازدواج دیگر درآورند.
این نوع ازدواج را ازدواج فرزند خواندگی و زن را در آن ستر (satar) می خوانند. در این
اجتماع، به جای فرد، خانواده سلول بافت اجتماعی را شکل می دهد. لذا در بسیاری
موارد هرگاه یکی از افراد خانواده جرمی مرتکب شود، دیگر اعضا نیز در مجازات شریکند.
پیدایش فرد و مسئولیت مدنی او به اواخر عهد ساسانی و پس از آن باز می گردد.
برای زن، تشکیل خانواده به معنای انتقال سرداری از پدر شوهر است و زن در هر حال
حکم فرزند را دارد، اما به مومنان توصیه می شود که زنان را برای عهده گرفتن
مسئولیتهای زن « : توصیه می شود که » اندرآذر پاد « خانوادگی )مدنی( تربیت کنند؛ در
پند نامه ای به نام و فرزند خویشتن جدا از فرهنگ مهل که تورا تیمار و رنج گران بر نرسد،
تا پشیمان نشوی دختر خودرا شوهری « اندرز آذرپاد، بند ۱3 . بار دیگر در همین پندنامه
توصیه می شود که ده که هوشیار و دانا باشد، چه مرد هوشیار و دانا، چون زمین باروری
است که هر تخمی در آن کاشته شود؛
منبع:کتاب ازدواج در ایران باستان
جایگاه خانواده و ازدواج در ایران دوره ساسانی