در مقاله ی پیش رو به تشریح و توضیح تفاوت ایده و استراتژی برای شما مخاطبین عزیز می پردازیم . در این مقاله به هر کدام از این دو مسئله جداگانه پرداخته می شود . در بخش اول به توضیح مفهوم استراتژی به شکل کلی میپردازیم
و سپس این مفهوم را به شکل گسترده تری در حوزه کسب و کار بررسی خواهیم کرد . سپس مفهوم ایده به شکلی کلی بررسی می شود و مفاهیم مربوط به ایده در بازار کسب و کار ذکر خواهد شد .
سپس تفاوت های آن ذکر می شود. در مقاله حاضرجهت بررسی بهتر موضع : تفاوت ایده و استراتژی به طرح و بررسی سوالات زیر می پردازیم و در طول مقاله، پاسخ آن ها را جستجو می کنیم .
[stextbox id=’info’ direction=’rtl’]
در ادامه به سوالات زیر پاسخ خواهیم داد:
استراتژی چیست؟
تهیه و تدوین یک استراتژی برای کسب و کار چه زوایایی دارد ؟
انواع استراتژی کدامند؟
استراتژی کسب وکارچه ابعادی دارد؟
ایده چیست؟
ایده کسب و کار چیست ؟
ازچه راه هایی میتوان به ایده ی کسب وکار رسید؟
[/stextbox]
استراتژی چیست؟
اگر بخواهیم استراتژی را ساده ترین شکل ممکن بیان کنیم باید آن را این گونه تعریف کنیم : استراتژی ها ابزار یا برنامه هایی هستند که سازمان ها یا افراد برای رسیدن به اهداف خود از آن ها استفاده می کنند .
همانطور که این تعریف مشخص می کند ، هر فرد یا سازمان برای انجام کار ، طرح و برنامه ای می چیند مثلا یک معلم زبان انگلیسی برای تدریس مبحثی طرح درس مینویسد در این طرح درس ابتدا هدف خود را مشخص می کند مثلاً دانش آموزان در پایان جلسه باید قادر باشند فعل های to be را تشخیص دهند و جمله سازی و سوال پرسیدن با این فعل ها را یاد بگیرند .
برای رسیدن به این هدف ، معلم از مجموعه ای از فلش کارت ها و فیلم ها و تصاویر استفاده می کند . یک معلم باید در مسیر طرح چینی ، موانعی چون از کار افتادن کامپیوتر ، درک نکردن دانش آموزان ، دانش آموزی که هوش پایین تری نسبت به بقیه دارد ،خلط زبان اول و دوم در جمله سازی و بسیاری موارد دیگر را ببیند و برای همه آن ها برنامه داشته باشد .
استراتژی در محیط کسب و کار هم به همین شکل است . استراتژی در محیط کسب و کار مشخص می کند هدف چیست و راه رسیدن به آن چگونه است و مشکلات و موانع راه را پیش بینی می کند تا به حداکثر درآمدزایی برسد . در واقع بخشی از راه اندازی کسب و کار ، طرح استراتژی آن خواهد بود .
تهیه و تدوین یک استراتژی برای کسب و کار چه زوایایی دارد ؟
مرحله اول : طرح کلی چشم انداز :
چشم اندازی که موسسان کسب و کارهای موفق طرح ریزی می کنند چشم انداز موفق و حساب شده ای است . چشم انداز ماهیت بنیادی کسب و کار را مشخص می کند که چطور باید باشد و چه کار می کند .
مرحله دوم : تمرکز روی اهداف بلند مدت :
در این مرحله باید اهداف بلند مدت مشخص شود و مسیر دستیابی به آن ها هم مشخص شود .
مرحله سوم :
برنامه ریزی برای حمله و مشخص کردن میدان جنگ : در شرکت هایی که در بازار رقابتی هستند ، استراتژی سطح بالا لزوماً استراتژی رقابتی است . در بیشتر موارد رویکرد انتخاب شده از دو انتخاب منتج می شود . یکی از این دو راه باید انتخاب شود : اول برنامه حمله که رویکرد کلی برای تمایز قائل شدن کسب و کار شما و پیشنهاد آن با رقبا است . و پس از آن میدان جنگ که بازار است و مشخص می کند که کجا رقابت اتفاق می افتد .
در واقع این مرحله پاسخ به «چگونگی انجام کار است» دقیقاً چطور شرکت به اهدافش می رسد؟ در صنعت رقابتی سوال این است که چطور شرکت در مقابل رقبا برنده می شود ، تقاضای مشتری را برطرف می کند و سود را چطور به دست می آورد و حفظ می کند و رشد می دهد؟
مرحله چهارم :سنجش واقعیت :
آیا مدل کارساز است؟استراتژی زمانی آمادگی ورود به بازار را به دست می آورد که بتواند با مدل کسب و کار کمی تأیید شود .
مرحله پنجم : ساخت چارچوب استراتژی :
بخشی از موفقیت کسب و کارهای موفق به خاطر موفقیتاستراتژی های کلی سطح بالایشان است . مرحله پنجم ساخت چارچوبی را کامل می کند که از برنامه استراتژی کلی حمایت می کند . موفقیت در استراتژی سطح بالا به عنوان مثال می تواند به خاطر استراتژی زیربنایی تولید و یا استراتژی عملیاتی باشد .
انواع استراتژی ها کدامند؟
در انتخاب استراتژی باید دید که کدام استراتژی مناسب شرایط و اوضاع کسب و کار شما است .
استراتژی رقابتی :
استراتژی رقابتی به برنامه ای برمی گردد که نفوذ موقعیت خارجی را با موقعیت داخلی سازمان ترکیب می کند .هدف استراتژی رقابتی به دست آوردن برتری رقابتی بین رقیبان در بازار است و این برتری رقابتی از استراتژی هایی می آید که به تک بودن در بازار منتهی می شود . مثال های استراتژی رقابتی استراتژی تمایز ، هزینه کم یا استراتژی تمرکز است .
استراتژی مشارکتی :
این استراتژی در سطح بالا توسط مدیران ارشد سطح بالا طراحی می شود و اهداف بلند مدت را تعیین می کند و واحد های کسب و کار را تحت پوشش خود تأثیر قرار می دهد .
استراتژی کسب و کار :
در سطح واحد های کسب و کار بیان می شود . این استراتژی بر موقعیت رقابتی تولیدات یا خدمات سازمان تأکید دارد . استراتژی کسب و کار تمام فعالیت ها و تاکتیک های مورد نیاز برای رقابت در جهت حذف رقبا را پوشش می دهد و مدیریت رفتارها اهمیت انواع استراتژی ها را مورد توجه قرار می دهد .
استراتژی کارکردی :
این استراتژی به رویکردی اطلاق می شود که بر یک ناحیه کارکردی خاص سازمان تأکید می کند . استراتژی کارکردی برای دستیابی به اهداف واحد کسب و کار با به حداکثر رساندن بهره وری منابع پیاده می شود .
شما در حال مطالعه مقاله تفاوت ایده و استراتژی هستید
استراتژی عملیاتی :
ممکن است یک سازمان استراتژی علمیاتی را مثلاً در سطح فروش پیش رو بگیرد . این استراتژی برای اهداف سریع طراحی می شوند . بعضی مدیران این استراتژی را برای مجموعه ی اهداف سالانه در نظر می گیرند .
استراتژی کسب و کار چه ابعادی دارد؟
استراتژی کسب و کار چهار بّعد دارد که به شرح هر کدام می پردازیم .
شما در حال مطالعه مقاله تفاوت ایده و استراتژی هستید
سرمایه گذاری محصول :
در استراتژی سرمایه گذاری محصول شما باید تعیین کنید که بر روی چه کالا یا خدماتی باید سرمایه گذاری شود و از سرمایه گذاری روی چه محصول و خدماتی باید دوری شود . همین طور تصمیم این که امسال چه محصولی وارد بازار می شود و در سال آینده چه محصولاتی وارد می شوند و خارج می شوند مربوز به این بخش است .
ارزش مشتری :
مشتری یک فاکتور بسیار مهم است که صاحبان کسب و کار باید سعی کنند توجه آنها را به کالا و خدمات عرضه شده جلب کنند . کارآفرینان باید در جنبه هایی مانند کیفیت بالای خدمات و کالا ، گستره انتخاب های موجود برای مشتری ، معروفیت و محبوبیت جهانی ، محصولات منحصر به فرد و خاص ، برتری نسبت به سایرین در یک جنبه ، مشتری را جذب کنند .
دارایی ها و استعدادها :
استفاده از مکان ها و استعداد ها ، کشف توانایی ها و نقاط مثبت هر یک از کارکنان و پرسنل و هم افزایی در پایداری رقابت اهمیت فوق العاده ای دارد . هم افزایی یعنی کنار هم قرار دادن نقاط مثبت که می تواند هم دارایی باشد و هم استعدادها و قابلیت چند ارگان یا تیم کارکنان برای تقویت نقاط مثبت و رشد و خلق محصول یا کالای قوی تر است .
شما در حال مطالعه مقاله تفاوت ایده و استراتژی هستید
برنامه های عملاتی :
این بعد از استراژی روشهای تاکتیکی مختلفی ماننداستراتژی کیفیت ، استراتژی فناوری اطلاعات ، استراتژی ساخات برند و استراتژی تدارکات را شامل می شود .
ایده چیست؟
در فرهنگ لانگمن در تعریف ایده آمده است :برنامه ی پیشنهادی است برای فعالیت احتمالی خصوصاً فعالیتی که یکباره به ذهن آمده است .فرهنگ لغت بازرگانی هم ایده را فکر یا اندیشه ای خلاق است که سعی می کند یک مفهوم یا هدف را ارائه کند .
می توان گفت ایده در حوزه کسب و کار مفهومی است که برای سود مالی به کار می رود و معمولاً حول کالا یا خدماتی که قرار برای پول قرار است ارائه شود ، می چرخد . در واقع پایه هرم محسوب می شود . ایده باید چند ویژگی داشته باشد . 1) نو آورانه باشد 2)منحصر به فرد باشد 3) حلال مشکلات باشد 4) سود آور باشد .
ایده کسب و کار چیست ؟
ایده ای که برای مشتری ارزش ، برای کارآفرین سود و برای جامعه نفعی ایجاد کند و بتواند به شکل کالا و خدمات درآید را ایده کسب و کار میگویند . ایده های کسب و کاری که مشتری ، جامعه و کارآفرین را پشتیبانی می کند قابلیت تأمین بسیاری از نیازها و حل مشکلات را دارد .
ایده کسب و کار اولین قدم شروع کسب و کار است و از افراد جهت می گیرد . افراد نیازها و مشکلات فراوانی دارند . زمانی که این نیازها برطرف می شود و مشکلات حل می شود زندگیشان ساده تر می شود .
برطرف کردن این نیازها سطحی از رفاه را ارائه می دهد .ترتیب اهمیت نیازها و مشکلات در طول زمان تغییر می کند . چرا که مسائل تکنولوژی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی تغییر می کند و طبق آن این ترتیب هم تغییر می کند.
ترتیبی که از این تغییر ناشی می شود فرصت ها را فراهم می کند و این فرصت ها هم ایده های کسب و کار را به وجود می آورد . در آن صورت ، باید سیگنال های تغییر را فهیمد تا ایده های کسب و کار را پیدا کرد و فرصت ها را به چنگ آورد .
در شرایطی که کار آفرینان و کسب و کارها بازارها و بخش ها را نمی بینند ، این فرصت ها را از دست می دهند . کار آفرینانی که می دانند این تغییرات از کجا می آیند و به فرصت ها دقت می کنند قبل از هر کس
دیگری نیازهای در حال رشد را می ربایند . البته شکی نیست که این شرایط را هر کسی نمی تواند ببیند .
شما در حال مطالعه مقاله تفاوت ایده و استراتژی هستید
چطور فهرست ایده های کسب و کار خودتان را مشخص کنید؟
هر کسب و کاری باید بر اساس دانش بازار و نیازهایش باشد . بازار یعنی افرادی که می خواهند کالا یا خدمات را بخرند یعنی مشتریان . بازار مکان به مکان فرق می کند; بسته به این که چه کسانی آنجا زندگی می کنند ، چطور زندگی می کنند و برای چه کالا و خدماتی پول خرج می کنند . وقتی ک بازارِ منطقه خود را شناختین ، ایده های کسب و کاری که ممکن است قبلاً نادیده گرفتید را بشناسید .
بهتر است که هنگام تولید ایده های کسب و کار ذهنتان را به روی هر چیزی باز کنید . اولین هدف شما این است که به هر ایدۀ ممکنی فکر کنید و یک فهرست از فرصت های ممکن کسب و کار تهیه کنید . با تهیۀ یک فهرست شما گزینه های بیشتری دارید .
سپس با بررسی فهرست و ایده ای که بیشتر برای شما عملی به نظر میرسد و سودآورتر به نظر میآید را انتخاب می کنید . بسیاری راه ها وجود دارد که به ایده ها دست پیدا کرد .در زیر به مهم ترین راه ها اشاره می کنیم .
از چه راه هایی می توان به ایده ی کسب و کار رسید؟
از صاحبان موفق کسب و کار یاد بگیرید :
شما می توانید از بسیاری از افرادی که در منطقه شما کسب و کاری راه انداخته اند یاد بگیرید . شما باید این اطلاعات را به دست آورید :
از چه نوع ایده هایی کسب و کارشان شروع کرده اند؟
ایده ها از کجا آمده اند؟
چطور ایده هایشان را به کسب و کار موفق تبدیل کرده اند؟
چطور کسب و کار سود آور شد و چطور مناسب محیط محلی درآمد؟
پول شروع کسب و کار را چطور فراهم کردند؟
البته باید توجه داشته باشید که :
گاهی ممکن است از کاری لذت ببرید اما نمی توان آن را به یک ایده کسب و کار تبدیل کرد یا اولین ایده همیشه بهترین نیست . همین طور یادتان باشد که قبل از انجام کسب و کار باید اطلاعات واقعی در مورد بازار آن به دست آورد .اگر ایده خوبی پیدا کردید ، اما در مواردی آموزش کافی ندیده اید ، می توانید پرسنل واجد شرایط استخدام کنید یا پیوندهای کسب و کار ایجاد کنید .
ممکن است به کمک مالی قبل از شروع کسب و کار نیاز پیدا کنید .
از تجربه ها استفاده کنید
به فهرست علاقمندی ها ، تجربیات و روابطتان نگاه کنید . آیا ایده ی کسب و کاری را می توانید از تجربیات قبلتان استفاده کنید؟
از تجربیات دیگران استفاده کنید
اطرافیان شما ممکن است مشتری های احتمالی باشند . بسیار مهم است که تجربیاتش را بفهمید و سعی کنید کالا و خدماتی را پیدا کنید که در دسترس نیست و یا دقیقا چیزی نیست که آن ها نیاز دارند . با دقت گوش دهید ببینید در مورد خرید چه می گویند .
از خانواده و دوستانتان در مورد چیزهایی که دوست دارند داشته باشند اما در محلهشان نیست بپرسید . با صحبت کردن با افراد مختلف از گروه های سنی مختلف و طبقات اجتماعی مختلف دانش اجتماعیتان را گسترش دهید . همچنین می توانید گروه های اجتماعی و همکاران را هم برای درک بیشتر از بازار ملاقات کنید .
به چند مثال توجه کنید :
من نمی توان ظرفی پیدا کنم که غذا را گرم نگه دارد .
گزینه های قابلمه در مغازه ها محدود است .
هیچ راه مطمئنی برای فرستادن هدیه به دوستان و فامیل در روستا نیست .
در این شهر لوازم سرگرمی به اندازه ی کافی نیست یا خسته کننده اند و جالب نیستند .
پرسش از کسب و کارهای محلی
راه دیگر برای پیدا کردن کسب و کار این است که به اجتماع محلی خودتان نگاه کنیئ . ببینید چه کسب و کاری در منطقه شما از قبل وجود دارد و ببینید که آیا می توانید خلأ موجود در بازار را پر کنید .
اگر در روستا یا شهرستان زندگی می کنید می توانید همه ی زمینه های کسب و کار در کل شهر را شناسایی کنید . در غیر این صورت باید روی زمینه های کسب و کار و انواع آن تمرکز کنید .این کار را با دوست یا شریکتان انجام دهید . از نزدیکترین منطقه ی صنعتی ، بازارها و مراکز خرید دیدن کنید .
بررسی محیط اطراف
شما می توانید خلاقیتتان را به کار گیرید تا ایده های کسب و کار در محیطتان را پیدا کنید . به فهرست ایده های کسب و کار محلی نگاه کنید . اگر در این فهرست بیشتر بازارهای محلی بود ، می توانید در مورد صنایع و ارائهکنندگان خدمات که اقتصاد محلی به آن ها متکی است .
مثلاً ببینید که چه چیزی در منطقه ی شما در دسترس است که قابلیت تبدیل به کالای مفید را بدون آسیب به محیط داشته باشد .
برای مثال ممکن است منطقه ی شما خاک رس خوبی داشته باشد و بتوانید برای ساختن آجر از آن استفاده کنید . یا برای فعالیت های دیگری مثل ساخت سفال ، بشقاب ، فنجان آن را به کار بگیرید .
به چیزی فکر کنید که بتوانید آن منبع را برای سالیان سال استفاده کنید . به بیان دیگر مطمئن شوید که ایده ی کسب و کارتان منابع طبیعی را که اساس کار شما است ، تمام نمی کند .
شما می توانید از خصوصیات افرادی که در اجتماع محلی هستند هم استفاده کنید . ممکن است این افراد خصوصیات یا مهارت هایی هایی داشته باشند که برای کسب و کار موقعیت فوق العاده ای را به وجود آورد .
آیا افراد اجتماع محلی شما هنرمندان خوب ،خیاط یا نجارهای حاذقی هستند یا مهارت هایی ویژه ای در ساخت چیزهایی که خاصِ منطقه ی خودتان است دارند؟
آیا فارغ التحصیلانی دارید که جویای کار باشند و بتوانید آن ها را استخدام کنید؟
آیا پرستار یا مراقب سالمند یا بیماری هست که بتوانید این طور خدمات را برای سالمندان و بچه ها و بیماران به آن ها پیشنهاد دهید؟
آیا در اجتماع شما زیر سازی توسعه یافته است؟
کسب و کارها می توانند موادی که قبلاً خانه ها و شرکت ها استفاده کردند را به کار ببرند . به راه هایی فکر کنید که می توانید از پسماند برای تولید چیزهای کاربردی و قابل فروش استفاده کنید . بسیاری کمپانی ها مشتاق هستند که کارآفرینانی را به کار گیرند که می توانند پسماند کالاهایشان را به اجناس قابل فروش و کاربردی تبدیل کنند .
معمولاً چیزهایی که دور می اندازیم را می توان در تولید چیزهای دیگر استفاده کرد . می توان پسماند حاصل از کشاورزی ، زباله های خانگی ، پسماند ماشین آلات و صنعت بازیافت کرد . مردم چیزهایی که می توانند برای کامپوست و غذای حیوانات به کار روند را دور می ریزند . همینطور چیزهای بازیافتی مثل کاغذ ، شیشه و آلومینیوم را هم دور می ریزند . به چیزهایی فکر کنید که می توانید از پسماند استفاده کنید .
کارخانه های پوشاک تکه های پارچه را می شود برای چیز دیگری استفاده شوند را بیرون می ریزند . دوریختی های کارخانه های پلاستیک را می توان برای عایق بندی ، پرکردن و یا بالش استفاده کرد .
می توانید به چیزی فکر کنید که بتوانید آن را در محیط زندگیتان درست کنید و صادر کنید و روی آن سرمایه گذاری کنید .
همانطور که در این مقاله توضیح دادیم کسب و کار از یک ایده شروع می شود . این ایده ها می توانند از هر جایی به ذهن بیاید . کار آفرین پس از این که عملی بودن ایده را آزمایش کرد ، قدم بعدی یعنی عملی کردن آن را برمی دارد .
در واقع ایده ، شکل خام و عملی نشده ی کسب و کار یعنی اولین مرحله ی آن است . همان طور که دیدیم این ایده ها از راه ها ی گوناگونی نشأت می گیرند پس هر آدمی می تواند هزاران هزار ایده کسب و کار داشته باشد و تا زمانی که قدمی برای عملی کردن آن برندارد آن ایده ها ارزشی ندارند . در واقع بعد از اینکه شرایط عملی شدن ایده مهیا شد ، آن وقت است که می توان به آن به عنوان کسب و کار نگاه کرد .
مرحله مهم بعدی استراتژی انجام است . در واقع در این مرحله برای ایده ای که شکل گرفته که یا به کسب و کار تبدیل شده و یا در شرف وقوع است برنامه ای ریخته می شود که چطور به سود آوری برسد چطور هزینه ها کم شود و یا چطور می شود از پس رقابت در بازار برامد . و به طور کلی چطور می توان از پس کار برآمد؟
در واقع می توان این طور خلاصه کرد که ایده یعنی چه کاری را شروع کنم و استراتژی یعنی راه انجام این کار چیست؟