«گاهی مقابل تو که می ایستم نرنج»
امروز در خدمت شما کاربران سایت 8a8.ir هستیم با معرفی شعری زیبا
از اصغر معاذی با عنوان گاهی مقابل تو که می ایستم نرنج
حس می کنم کنار تو از خود فراترم
درگیر چشم های تو باشم رهاترم
دلتنگی ام کم از غم تنهایی تو نیست
من هرچه بی قرارترم…بی صدا ترم
گاهی مقابل تو که می ایستم نرنج
پیش تو از هر آینه بی ادعاترم
قلبی که کنج سینه ی من می زند…تویی
من با غم تو از خود تو آشناترم
هر لحظه اتفاق می افتم بدون تو
از مرگ ها و زلزله ها بی هوا ترم
حالم بد است…با تو فقط خوب می شوم
خیلی از آن چه فکر کنی مبتلاترم…
شاعر:اصغر معاذی
امیدوارم لذت کافی را از این شعر بسیار زیبا برده باشید