برنا – گروه علمی و فناوری: با گسترش استفاده از هوش مصنوعی در سراسر جهان، زبان انگلیسی آمریکایی به عنوان مبنای اصلی این فناوریها در آمده است. این تمرکز بر یک نوع خاص از زبان، به چالشهایی برای گویشهای مختلف و فرهنگهای متنوع میانجامد و ممکن است بر عدالت و دقت این سیستمها تاثیر بگذارد.
فاطمه مرادخانی: فناوری هوش مصنوعی به سرعت در حال گسترش است و کاربردهای آن در زندگی روزمره به طور فزایندهای افزایش یافته است. با این حال، یکی از جنبههای کمتر مورد توجه این فناوری، تاثیر زبان است. زبان انگلیسی به عنوان زبان اصلی برای آموزش و توسعه سیستمهای هوش مصنوعی، بیش از ۹۰ درصد از دادههای آموزشی سیستمهای مولد فعلی را تشکیل میدهد. اما سوالی که مطرح میشود این است که کدام نوع از زبان انگلیسی مبنای این تکنولوژیها قرار دارد؟
با یک جستجوی ساده میتوان فهمید که زبان این فناوری نوین انگلیسی آمریکایی است. این نوع از زبان انگلیسی، که به طور عمده در ایالات متحده و به ویژه در سیلیکونولی و شرکتهای فناوری مانند گوگل، متا، مایکروسافت و اپن ایآی استفاده میشود، به طور قابل توجهی بر زیرساختهای دیجیتال و محصولات هوش مصنوعی غالب است. این موضوع نه تنها به دلیل قدرت اقتصادی و فناوری ایالات متحده، بلکه به دلیل تأثیرگذاری فرهنگ و زبان آمریکایی در فضای آنلاین رخ داده است.
یکی از نتایج مهم این سلطه زبانی، تولید نسخهای یکنواخت از زبان انگلیسی است که تفاوتهای موجود در گویشهای مختلف انگلیسی را نادیده میگیرد. این موضوع در سیستمهای هوش مصنوعی منجر به حذف صداهای اقلیتها، گویشهای منطقهای و ویژگیهای زبانی خاص میشود. به عبارت دیگر، این فناوریها تمایل دارند که تنها یک نوع از زبان را به رسمیت بشناسند و از دیگر تنوعها چشمپوشی کنند.
نادیده گرفتن تنوع زبانی
از دیدگاه بسیاری از کاربران غیرآمریکایی، استفاده از انگلیسی آمریکایی در ابزارهای هوش مصنوعی به عنوان یک محدودیت جدی مطرح میشود. برای مثال، در حوزه فناوریهای تولید صدا و شبیهسازی گفتار، بسیاری از گویشوران غیرآمریکایی از یکسان بودن لهجهها و اصوات در این سیستمها نارضایتی دارند. به گفته یکی از شرکتکنندگان در یک تحقیق، این فناوریها به گونهای طراحی شدهاند که به وضوح برای «افرادی دیگر» ساخته شدهاند و به همین دلیل در بازتولید لهجههای غیرآمریکایی موفق نیستند.
علاوه بر این، تحقیقات نشان داده است که استفاده از لهجههای غیررایج انگلیسی میتواند تاثیرات منفی بر دسترسی به خدمات مختلف داشته باشد. برای مثال، تحقیقات جان باف در ایالات متحده نشان داد که استفاده از لهجه آمریکایی استاندارد باعث موفقیت در دریافت خدمات مسکن میشود، در حالی که استفاده از لهجههای آفریقایی-آمریکایی یا لاتین نه تنها توجه صاحبان املاک را جلب نمیکند، بلکه گاه منجر به رد درخواستها میشود.
این نوع سوگیری زبانی تنها محدود به مسائل اجتماعی نیست. تصمیمات الگوریتمی که در ابزارهایی مانند اصلاح خودکار، تبدیل گفتار به متن و دستیارهای نوشتاری استفاده میشوند، غالباً بر پایه دادههایی آموزش دیدهاند که به وضوح با زبان انگلیسی آمریکایی همراستا هستند. این امر منجر به «اصلاح» زبانهای غیرآمریکایی، یا حتی نادیده گرفتن آنها، در این سیستمها میشود.
چالشهای جهانی و تاثیرات آن
این سوگیری زبانی زمانی که سیستمهای هوش مصنوعی بهطور گسترده در سطح جهانی مورد استفاده قرار میگیرند، چالشهای جدیتری به همراه دارد. تصور کنید که یک معلم هوش مصنوعی قادر به درک ساختارهای انگلیسی نیجریهای نباشد. در چنین شرایطی، هزینههای نادیده گرفتن این تفاوتهای زبانی به دوش چه کسانی خواهد بود؟ یا فرض کنید که رزومهای نوشتهشده به انگلیسی هندی توسط یک سیستم هوش مصنوعی اشتباه ارزیابی شود. این نوع مشکلات در حال حاضر در مقیاس جهانی در حال بروز است، چرا که بسیاری از شرکتها و سازمانها به سرعت در حال بهکارگیری این تکنولوژیها هستند.
از سوی دیگر، این نوع سوگیری زبانی ممکن است منجر به از دست دادن اطلاعات فرهنگی و تاریخی مهم شود. برای مثال، اگر تاریخ شفاهی یک بزرگسال بومی استرالیایی که به زبان انگلیسی بومی صحبت میکند، توسط سیستمهای تشخیص صدا ثبت شود، ممکن است این سیستمها قادر به درک اصطلاحات فرهنگی و اصطلاحات محلی نباشند، که در نتیجه باعث تحریف یا نادیده گرفتن دانش بومی خواهد شد.
به سوی عدالت زبانی در هوش مصنوعی
در چنین شرایطی، باید به ساخت سیستمهای هوش مصنوعی فکر کرد که تنوع زبانی را به رسمیت بشناسند و از آن بهرهبرداری کنند. این نیازمند تغییر در ذهنیت است، از تکیه بر یک نوع زبان «درست» به پذیرش و حمایت از بسیاری از گونههای زبان. باید سیستمهایی ساخته شوند که قادر به درک و پشتیبانی از تنوع زبانی موجود باشند، نه اینکه تنها به یک نوع زبان محدود شوند.
این تغییر نیازمند همکاری بین زبانشناسان، فناوریدانان، معلمان و رهبران جامعه است تا اطمینان حاصل شود که توسعه هوش مصنوعی براساس اصول عدالت زبانی انجام میشود. هدف باید ایجاد فناوریهایی باشد که به نتایج عادلانه و برابر دست یابند، نه اینکه زبانها و گویشها را تحت فشار قرار دهند تا به یک نوع استاندارد محدود شوند و برای داشتن یک اکوسیستم هوش مصنوعی عادلانه و فراگیر، باید از انحصار زبان انگلیسی آمریکایی در این فناوریها عبور کرد و به تنوع زبانی احترام گذاشت. این امر نه تنها به نفع کاربران مختلف در سراسر جهان خواهد بود، بلکه به ارتقای کیفیت و دقت سیستمهای هوش مصنوعی نیز کمک خواهد کرد.