داستان اخلاقی (کمک به همنوع)

پربازدیدترین این هفته:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

داستان اخلاقی (کمک به همنوع)

«مصادف» که یکی از شیعیان امام صادق(ع) است، می‌گوید:

همراه امام(ع) در راه بین مکه و مدینه حرکت می‌کردیم. به مردی برخوردیم که در پای تنۀ

درخت بر زمین افتاده بود و توان برخواستن نداشت.

امام (ع) فرمود: بیا تا به سراغ این مرد برویم که می‌ترسم از شدت تشنگی این‌گونه بر

زمین افتاده باشد. چون به او نزدیک شدیم، دیدیم مردی مو بلند از درویش‌های نصارا

است.امام (ع) از او سؤال کرد: آیا تشنه‌ای؟

درویش مسیحی گفت:آری.

امام صادق(ع) فرمود: ای مصادف! از مرکب پایین بیا و او را سیراب کن.

من پیاده شدم و او را سیراب کردم. دوباره سوار مرکب شدم و به راه افتادیم. در این

هنگام به امام عرض کردم: این مرد نصرانی بود و شما به نصرانی، این‌گونه کمک می‌کنید؟

امام (ع) فرمود: بله، وقتی در چنین حالی باشد او را کمک می‌کنم. (وافی،ج10،ص510)

پیامبر اکرم می‌فرماید:
اِنَّ اللهَ رَحیمٌ یُحِبُّ الرَّحیمَ
«خداوند مهربان است و هر مهربانی را دوست دارد»

(کنزالعمال،خ 10381)

منبع:قصه‌های تربیتی، محمدرضا اکبری، ص96

 

 

داستان اخلاقی (کمک به همنوع)

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *