داستان اخلاقی (مهمان حبیب خداست)

داستان اخلاقی (مهمان حبیب خداست)

افزایش تعداد ورودی وب سایت شما از گوگل فقط با تولید محتوای هدفمند ممکن است

این یک راهکارقطعی و همیشگی است

داستان اخلاقی (مهمان حبیب خداست)

مردي با پسرش به عنوان مهمان، بر امام علي عليه السلام وارد شدند، امام علي (ع) با

اكرام و احترام بسيار آنها را در صدر مجلس نشانيد و خودش روبروي آنها نشست. موقع

صرف غذا رسيد. غذا آوردند و صرف شد. بعد از غذا، قنبر غلام معروف امام علي (ع) ،

حوله اي و طشتي و ابريقي براي دستشويي آورد. امام علي (ع) آنها را از دست قنبر

گرفت و جلو رفت تا دست مهمان را بشويد. مهمان خود را عقب كشيد و گفت: (مگر چنين

چيزي ممكن است كه من دستهايم را بگيرم و شما بشوييد).

امام علي (ع) فرمود: (برادر تو، از سر تو است، از تو جدا نيست، مي خواهد عهده دار

خدمت تو بشود، در عوض خداوند به او پاداش خواهد داد، چرا مي خواهي مانع كار ثوابي

بشوي؟).باز هم آن مرد امتناع كرد. آخر او را قسم داد كه: (من مي خواهم به شرف

خدمت برادر مؤمن نايل گردم، مانع كار من مشو.) مهمان با حالت شرمندگي حاضر شد.

امام علي (ع) فرمود: (خواهش مي كنم كه دست خود را درست و كامل بشويي، همان

طوري كه اگر قنبر مي خواست دستت را بشويد مي شستي، خجالت و تعارف را كنار

بگذار).همين كه از شستن دست مهمان فارغ شد، به پسر برومند خود محمد بن حنفيه

گفت: (دست پسر را تو بشوي. من كه پدر تو هستم دست پدر را شستم و تو دست پسر

را بشوي. اگر پدر اين پسر در اينجا نمي بود و تنها خود اين پسر مهمان ما بود من خودم

دستش را مي شستم. اما خداوند دوست دارد آنجا كه پدر و پسري هر دو حاضرند، بين

آنها در احترامات فرق گذاشته شود) محمد به امر پدر برخاست و دست پسر مهمان را

شست.امام عسكري وقتي كه اين داستان را نقل كرد و فرمود: (شيعه حقيقي بايد اين

طور باشد).

منبع: داستان راستان ، شهید مطهری

 

 

داستان اخلاقی (مهمان حبیب خداست)

مشاوره سئو و تولید محتوا 09120647344

افزایش تعداد ورودی وب سایت شما از گوگل فقط با تولید محتوای هدفمند ممکن است

این یک راهکارقطعی و همیشگی است

امتیاز مقاله:
4.5/5

قیمت های ما به حدی بهینه است که بسیاری از وب سایت و شرکت های همکار تولید محتوای خود را به ما می سپارند.

جهت سفارش تولید محتوا و مشاوره رایگان در مورد استراتژی محتوا با ما در تماس باشید. 

نتیجه صد درصد تضمین شده است