از خدا چیزی نمی خواهم به جز بوی تو را
دوست دارم جستجو در جنگل موی تـو را
از خدا چیزی نمی خواهم به جز بوی تو را
دخـتر زیـبای جنگل های آرام شمال !
از کـجا آورده دست باد گیسوی تو را ؟
آستینت را که بـالا داده بودی دیـده انـد
خلق ، رد بوسه ی من روی بازوی تو را
چشمهایت را مراقب باش ، می ترسم سگان
عــاقبت در آتـش انــدازنـد آهــوی تو را
کاش جای زندگی کردن در آغوشت ، خدا
قسمتم مـی کرد مردن روی زانوی تو را