اهمیت مشارکت شهروندی (بخش اول)
مشورت کردن آن قدرنزد پیشوایان حق، اعتبار داشت که علی(ع)می فرمود:
“اذا عزمت فاستشر.” 33
(هرگاه عزم کاری کنی مشورت کن)و رسول خدا (ص)
می فرمود:”من اراد امرا فشاور فیه و قضی ، هدی لا رشد الامور.”34
(هر کس تصمیم به اجرای کار گیرد و برای آن مشورت کند و انجام دهد،
به بهترین راه دست یابد.(دلشا تهرانی، 1393)
امروزه اساس پیشرفت و توسعه ، تفکرگروهی است و تفکر گروهی جز
با مشارکت همگان و احاد گوناگون مردم تحقق نمی یابد. تفکر گروهی
به این معنی است که همه کسانی که می توانند در عرصه هایی چون
کمک فکری ، پرداخت مالی ، یا عرصه علمی فعالیت کنند به یاری و
همکاری طلبیده می شوند.
هدف مشارکت ، از نظر اقتصادی افزایش بهره وری ، از نظر روانی ، به رسمیت
شناختن ارزش های انسانی و از نظر اجتماعی ، تقویت حس همکاری افراد
از طریق اختیار دادن به آن ها در فرایند تصمیم گیری می باشد که موجب
می شود از تعارضات موجود کاسته شود و طرفین، با داشتن حق و فرصت
مساوی برای تبادل نظر و تصمیم گیری درباره مسائل ، خود را متعلق به
گروه واحد بدانند.(فریدون و همکاران،1383)
لزوم تقویت شاخص ها مشارکت شهروندی در جهت دستیابی به توسعه پایدار،
نیازمند بستر سازی زمینه حضور مردم در عرصه عمومی است. از آنجایی
که شهر به عنوان یک سیستم در نظر گرفته شده و مشارکت مردمی به
عنوان جزئی از سیستم است و یکی از عوامل ناثیر گذار در رسیدن به
تعادل میان توسعه و کنترل و تعیین حدود مداخله لازم می داند.
اهمیت و ضرورت روی آورده به مشارکت و توسعه مشارکتی در اندیشه ها
و نظریه ها ، همچنین در تلاش های سازمان ها و نهادهای بین المللی و ملی ،
بویژه در جهان سوم بازتاب دارد به طوری که می توان آن را در حوزه
مسائل شهری و مدیریت شهری مورد توجه قرار داد
(حسین زاده، فدایی ،1391)