امروز با شما کاربران سایت 8a8.ir هستیم با بررسی هنر آبستره در غرب
بررسی هنر آبستره در غرب
تولد این حرکت و مفهوم تازه را میتوان به سال 1908 با انتشار کتاب (آبستراکسیون و احساس) توسط ویلهم ورینگر دانست.
این اثر، از آثار معتبری است که در تبیین و تفهیم آبستراکسیون نگاشته شده و در خور توجه اینکه، ضرورت حذف سوژههای عینی و بها دادن به تفکرات تجریدی هنرمند، اولینبار، نه از طریق خلق آثار هنری توسط هنرمند نقاش که بواسطه تدقیق در چنین امری توسط منتقد و صاحبنظر هنری ابراز گشته بود. (فرهنمند، حقیر، 1393، 57)
به رغم وجود واژه آبستره در عنوان این کتاب(آبستراکسیون و احساس) ، هیچ ارتباط مستقیمی میان موضوع کتاب و ظهور هنر آبستره وجود نداشت و در حقیقت ورینگر اصلا به هنر آبستره علاقه ای نداشته است.
موفقیت چشمگیری که این کتاب در زمان خود به دست میآورد، تنها به این دلیل است که یک مبنای تئوریک و تاریخی برای مکتب اکسپرسیونیستی که همزمان در آلمان و اروپای شمالی درحال گسترش میباشد، ارائه میدهد.
اگر بخواهیم این نظریه نسبتا مبهم و مشکل را در این پژوهش بهطور خلاصه بیان کنیم، باید عنوان نماییم که «ورینگر دو گرایش اساسی را که ـ به زعم او در مقام دورهها وجود داشته است ـ مشخص میکند: از یک سو انسان به Einfuhlung گرایش دارد.
از آنرو که در برخورد با زیبایی موجود زنده احساس رضایت به او
دست میدهد، به این معنا که انسان به سوی موجود زنده و یا در معنای رفیعتر کلمه، به سوی ناتورالیسم گرایش دارد.
و از سوی دیگر، انسان به سوی آبستره گرایش دارد، چرا که از جناب دیگر زیبایی را در موجودات غیرزنده، نفی موجود زنده، در اجسام بلورین و یا بهطورکلی در هر مشروعیت و در هر ضرورت وجودی آبستره مییابد.