اگر فقرا نبودند توانگران سزاوار بهشت نمی گشتند
اگر فقرا نبودند توانگران سزاوار بهشت نمی گشتند اگر فقرا نبودند توانگران سزاوار بهشت نمی گشتند… مرد ثروتمندی با
اگر فقرا نبودند توانگران سزاوار بهشت نمی گشتند اگر فقرا نبودند توانگران سزاوار بهشت نمی گشتند… مرد ثروتمندی با
وقتی منزه گشته خاک از سجده هايت از حمیدرضا برقعی گل های عالم را معطر كرده بويت ای آن كه
من از قبیله ی دلدادگان ِ بی خوابم هر آنچه پای درختانم آب می گیرم فسرده برگی و زردی ،
غم ویرانی خود را به چه تشبیه کنم ؟ این منم ؛ خون جگر از بدِ دوران خورده مرد رندی
پندانه ای بسیار زیبا جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان
هم در خبر دیوانه ام ، هم بی خبر دیوانه ام من که به تشخیص شما ، از هر نظر
فاصله بین من و شهر شما یک وجب است گر چه هنگام سفر جاده ها جانکاه اند روی نقشه همه
خط های جهان جمله در اشغال تو باشد بگذار زمین زیر پر و بال تو باشد خورشید نماینده ی فعال
بر کدامین دوش بگذارم سهند عشق را از سعید بیابانکی در فغان آرید نای هفت بند عشق را تا بخوانیم
کلید این دل ناکوک ناخوش آواز است از سعید بیابانکی به نام عشق که زیباترین سر آغاز است هنوز شیشه
تولید محتوای هدفمند با تضمین بازگشت وجه در صورت عدم ایجاد ورودی
تماس بگیرید: 0912-064-7344