شعر مرا آزاد میخواهی از فاضل نظری

امروز با شما عزیزان هستیم با معرفی شعر بسیار زیبای فاضل نظری با نام مرا آزاد میخواهی < شعر مرا آزاد میخواهی از فاضل نظری > مرا آزاد میخواهی؟ به تنگ خویش برگردان   در این دریا، چه می جویند ماهی‌های سرگردان مرا آزاد می‌خواهی؟ به تنگ خویش برگردان مرا از خود رها کردی و […]

دل من اثری از هوشنگ بهداروند

امروز با شما کاربران سایت 8a8.ir  هستیم با معرفی دل من اثری از هوشنگ بهداروند دل من مادرم معتقد است که اگر یک زائر کفشش را در حرم جا بگذارد صاحب با کرم آن حرم حتما اورا باز هم می طلبد فکر کن آقا جان دل من هم کفشی است هوشنگ بهداروند

غزلواره های بی تابی از هوشنگ بهداروند

با سلام خمت کاربران همراه با 8a8.ir. امروز با غزلواره های بی تابی از هوشنگ بهداروند با شما همراه هستیم.   غزلواره های بی تابی دوباره این من و این، های های بی تابی دوباره این من و یک دشت زخم و بی خوابی دوباره یاد تو و نیشتر به بال دلم دوباره ثبت غزلواره های […]

غزل دیوار باغ دل من بلند نیست از هوشنگ بهداروند

با سلام خدمت کاربران عزیز سایت 8a8.ir ، امروز با غزل دیوار باغ دل من بلند نیست از هوشنگ بهداروند با شما خواهیم بود.   دیوار باغ دل من بلند نیست با شاخه ای غزل به سراغ دلم بیا یک شب به میهمانی داغ دلم بیا بعد از تو هرچه بود فقط درد بود و […]

غزل ردپای ماه از هوشنگ بهداروند

با سلام خدمت کاربران عزیز سایت 8a8.ir  امروز با شما هستیم با ” غزل ردپای ماه از هوشنگ بهداروند ” . ردپای ماه سوختم، آتش گرفتم، آب کو کُشت تاریکی مرا مهتاب کو سنگ می کوبند بر من لحظه ها مثل من دیوانه و بی تاب کو ردپای ماه را در کوچه ها می کنم […]

غزل پنجره ای از حضور از هوشنگ بهداروند

با سلام خدمت کاربران عزیز هشت آ هشت ،امروز با غزل پنجره ای از حضور از هوشنگ بهداروند با شما همراه خواهیم بود. پنجره ای از حضور نُت خیال تو من را به شور می خواند مرا به پنجره ای از حضور می خواند درون کوچۀ احساس من، چو رهگذری ترانه ها به هوای عبور […]

غزل گُرده سکوت از هوشنگ بهداروند

با سلام خدمت همراه همیشگی سایت هشت آ هشت ، امروز با غزل گُرده سکوت از هوشنگ بهداروند با شما همراه خواهیم بود. گُرده سکوت گاهی برای درد خودم فال می زنم چون کفتری درون قفس بال می زنم با سوزن نگاه تو و اشک چشم خویش بر گُرده سکوت شبم خال می زنم این […]

غزل حسرت پرواز از هوشنگ بهداروند

با سلام خدمت کاربران سایت هشت آ هشت ، امروز با شما با غزل حسرت پرواز از هوشنگ بهداروند همراه هستیم. حسرت پرواز بس است، خسته شدم از شکسته بودن ها به تنگ آمدم از حجم خسته بودن ها چقدر حسرت پرواز را به سینه کشم چه عایدم شد از این دست بسته بودن ها […]

غزل در انتظار بوسِ باران از هوشنگ بهداروند

غزل در انتظار بوسِ باران از هوشنگ بهداروند در انتظار بوسِ باران از سایۀ خود هم گریزان می شوم هر شب وقتی که با یاد تو مهمان می شوم هر شب در خلوت تنهایی خود پوست می ریزم در لاک خود آهسته،پنهان می شوم هر شب مانند گلدان کنار پنجره دائم در انتظار،بوسِ باران می […]

غزل غریب آشنا از هوشنگ بهداروند

غزل غریب باز دوره می کنم روزگار خویش را شرح دانه دانۀ کار و بار خویش را گرچه خسته ام ولی، باز هم به خاطرت می کشم به سینه من انتظار خویش را جان آینه قسم چند وقت می شود تلخ کرده ام به خود روزگار خویش را لحظه لحظه بی شما چون مسیح بی […]