داستانک آکواریوم از هوشنگ بهداروند
امروز با شما کاربران سایت 8a8.ir هستیم با داستانک آکواریوم از هوشنگ بهداروند آکواریوم دخترم چرا این آقاهه رو تو آکواریوم کنار ماهی ها کشیدی؟ خانم اجازه: این بابامه! آخه مثه اونا زندگی می کنه! منبع: کتاب مترسک مین / هوشنگ بهداروند
داستانک خیال خمپاره از هوشنگ بهداروند
امروز با شما کاربران سایت 8a8.ir هستیم با داستانک خیال خمپاره از هوشنگ بهداروند خیال خمپاره پدر، در کوچه به خِیال خمپاره با سوت بچه ها، بر زمین خوابید، ما زخمی شدیم منبع: کتاب مترسک مین / هوشنگ بهداروند
داستانک گلدان چوبی از هوشنگ بهداروند
امروز با شما کاربران سایت 8a8.ir هستیم با داستانک گلدان چوبی از هوشنگ بهداروند گلدان چوبی بعد از جنگ، در جعبه های چوبی خالی از مهمات گُل کاشتیم. اما هیچ گلی سبز نشد. با آن که مهمات خرج شده بودند اما هنوز سایۀ سنگین جنگ در گلدان های چوبی حس می شد. منبع: کتاب مترسک […]
داستانک هووی فلزی از هوشنگ بهداروند
امروز با شما کاربران سایت 8a8.ir هستیم با داستانک هووی فلزی از هوشنگ بهداروند هووی فلزی مادر ترکش های قلب پدر را هووی خودش می داند و پدر هر بار باید به او اطمینان دهد که هیچ تکه فلزی نمی تواند جای او را در قلبش بگیرد! منبع: کتاب مترسک مین / هوشنگ بهداروند
داستانک واکس مجانی از هوشنگ بهداروند
امروز با شما کاربران سایت 8a8.ir هستیم با داستانک واکس مجانی از هوشنگ بهداروند واکس مجانی دخترک از اینکه بر عکس دفعات قبل ، از پدرش یک لنگه پوتین برای واکس زدن گرفته بود اما می خواست با زرنگی، پول واکس یک جفت پوتین را از او بگیرد خوشحال بود. حالا سال ها از این موضوع […]
داستانک پازل آشفته از هوشنگ بهداروند
امروز با شما کاربران سایت 8a8.ir هستیم با داستانک پازل آشفته از هوشنگ بهداروند پازل آشفته پدر در هر عملیات، تکه ای از بدنش را جا گذاشت، پدر پازل آشفته ای ست. که تنها با شهادت کامل می شود! منبع: کتاب مترسک مین / هوشنگ بهداروند
داستانک عروسک و بچه از هوشنگ بهداروند
امروز با شما کاربران سایت 8a8.ir هستیم با داستانک عروسک و بچه از هوشنگ بهداروند عروسک و بچه عراقی ها چند خانه بیشتر تا خانه او فاصله نداشتند. زن هراسان بچه اش را از پستوی تاریک خانه برداشت و فرار کرد. زن وسط راه متوجه شد به اشتباه عروسک بچه اش را برداشته. حالا زن سال […]
داستانک شاعر شهید از هوشنگ بهداروند
امروز با شما کاربران سایت 8a8.ir هستیم با داستانک شاعر شهید از هوشنگ بهداروند شاعر شهید پدرش از آن آدم های مقدس مآب بود، که اعتقاد داشت، دخترها باید از ماهی حوض رو بگیرند و پسرها با سجاده خو. هر وقت او را در حال نوشتن شعر می دید. شعرهایش را پاره می کرد و می […]
داستانک اسمارتیس های بابا از هوشنگ بهداروند
امروز با شما کاربران سایت 8a8.ir هستیم با داستانک اسمارتیس های بابا ازهوشنگ بهداروند اسمارتیس های بابا زن رنگین کمانی از قرص را، با لیوانی آب، جلوی شوهرش گذاشت. دخترک با ناراحتی گفت: مامان. چرا بابا باید هر شب، اسمارتیس بخوره ولی من . . . منبع: کتاب مترسک مین / هوشنگ بهداروند
داستانک زندگی نباتی از هوشنگ بهداروند
امروز با شما کاربران سایت 8a8.ir هستیم با داستانک زندگی نباتی زندگی نباتی رزمنده شاخ نبات بود. خمپاره کنارش نشست. رزمنده جوانه زد و زندگی نباتی آغاز کرد . . . منبع: کتاب مترسک مین / هوشنگ بهداروند