با سلام خدمت کاربرنا عزیز سایت 8a8.ir امروز با آموزش لغات 504 با معنی بخش اول با شما هستیم.
abandon – ترک کردن – رها کردن – دست کشیدن از
when roy abandon his family , the police went looking for him
وقتی “ری” خانواده اش را ترک کرد پلیس به جستجویش پرداخت
keen – تیز – برنده – علاقمند – مشتاق – پر شور – شدید
the butcher’s keen knife cut through the meat
چاقوی تیز قصاب داخل گوشت شد
jealous – حسود – غیرتی
although my neighbor just bought a new car , i am not jealous of him
با اینکه همسایه ام به تازگی اتومبیل جدیدی خریده است به او حسادت نمی کنم
tact – کاردانی – تدبیر – مهارت و توانایی در گفتار و کردار
by the use of tact , janet was able to calm her jealous husband
ژانت توانست با استفاده از تدبیر شوهر حسودش را آرام کند
oath – سوگند – قسم – فحش – ناسزا – بد و بیرا
the president will take the oath of office tomorrow
فردا رئیس جمهور سوگند اداری می خورد
vacant – خالی – اشغال نشده – بی متصدی
i put my coat on that vacant seat
کتم را روی آن صندلی خالی گذاشتم
hardship – سختی – گرفتاری – درد و رنج – مشکلات
abe lincoln was able to overcome one hardship after another
“ابی لینکلن” قادر بود بر میکلات یکی پس از دیگری فائق آید
gallant – دلاور – دلیر – شجاع – سلحشور – قهرمان
the pilot swore a gallant oath to save his buddy
خلبان دلیرانه سوگند یاد کرد تا دوستش را نجات دهد
data – اطلاعات