صحبت های حجت الاسلام میرباقری درمورد اربعین

صحبت های حجت الاسلام میرباقری درمورد اربعین راهپیمایی اربعین به عنوان شاخص پيشرفت به طرف مقصد است، اين خيلي مهم است، زيارت بستر تحقق ظهور است، بستر تحقق جامعه‌ي حول امام است و حتما با گردش گري و سياحت هم فرق مي‌کند، اگر زيارت گسترش پيدا بکند فرهنگ مذهبي گسترش پيدا مي‌کند و بالعکس، اربعين […]

صحبت های حجت الاسلام انصاریان در مورد گناه

صحبت های حجت الاسلام انصاریان در مورد گناه حجت الاسلام والمسلمین انصاریان تمام گناهان را مى توان در سه مرحله خلاصه کرد : 1 ـ گناهانى که به صورت ترک عبادات واجبه و طاعات لازمه صورت گرفته ، مانند : ترک نماز ، روزه ، زکات ، خمس ، جهاد و . . . 2 […]

داستان اخلاقی (همدردی با نیازمندان)

داستان اخلاقی (همدردی با نیازمندان) یکی از مقلدین شیخ انصاری که از تجار و ارادتمندان او بود به خدمت شیخ رسید و بعد از بوسیدن دست او یک عبای گران قیمت زمستانی که در نوع خود از جهت جنس ورنگ از ارزش زیادی برخوردار بود به رسم هدیه بر دوش وی انداخت. روز بعد که […]

داستان اخلاقی (آزادگی)

داستان اخلاقی (آزادگی) عثمان کیسه پولی را به یکی از غلامانش داد تا به ابوذر دهد و گفت: اگر ابوذر این هدیه را بپذیرد تو را آزاد خواهم کرد.بندۀ عثمان کیسه پول را نزد ابوذر آورد، امّا هر چه اصرار کرد او نپذیرفت. عرض کرد: ای ابوذر! اگر این کیسه پول را بپذیری من از […]

داستان اخلاقی (اعضای بدنمان روزه باشند)

داستان اخلاقی (اعضای بدنمان روزه باشند) در ماه رمضان چند جوان، پیر مردی را دیدند که دور از چشم مردم، غذا میخورد. به او گفتند: ای پیر مرد مگر روزه نیستی؟ پیرمرد گفت: چرا روزه‌ام، فقط آب و غذا میخورم. جوانان خندیدند و گفتند: واقعا؟ پیرمرد گفت:بلی، دروغ نمیگویم، به کسی بد نگاه نمیکنم، کسی […]

امام علی در شرایط زیر دعوت مهمانی را پذیرفت

امام علی در شرایط زیر دعوت مهمانی را پذیرفت مردی که دوست داشت امیرالمؤمنین علیه السلام را به منزلش میهمان کند، از آن حضرت دعوت به عمل آورد تا امام علیه السلام به منزل او رود و از غذای وی تناول نماید. امام علیه السلام فرمود: میهمانی تو را به سه شرط می پذیرم. مرد […]

داستان اخلاقی (بخشش)

داستان اخلاقی (بخشش) شخصی از اقوام امام سجاد علیه السلام نزد آن حضرت آمد و به او ناسزا گفت. امّا امام علیه السلام جواب او را نداد تا آن مرد جسور از او جدا شد و رفت. آن گاه امام علیه السلام به همراهان خود فرمود: شما شنیدید که این مرد با من چه گفت، […]

داستان اخلاقی (پشیمانی از گناه)

داستان اخلاقی (پشیمانی از گناه) روزی امام کاظم علیه السلام از کوچه های بغداد عبور می کرد، که گذر او به خانه «بُشْر» افتاد. وقتی از جلوی منزل او می گذشت، صدای رقص و ساز و آواز حرام از منزل او بلند بود. در همان حال کنیزی که خاکروبه در دست داشت از منزل بشر […]

داستان اخلاقی (حفظ آبروی دیگران)

داستان اخلاقی (حفظ آبروی دیگران) روزی طلبه ‌‌ای سر کلاس درس آیت الله بروجردی از ایشان سؤالی کرد. ایشان تصور کرد این طلبه درخواست حاجت و نیازی خصوصی کرده است. در جواب او گفت بعد از این که درس تمام شد بیا منزل تا مشکلت را حل کنم. یکی از آقایان گفت آقا این اشکال […]

داستان اخلاقی آموزنده از مولوی

داستان اخلاقی آموزنده از مولوی مولوی تمثیل آورده است که فردی نشسته بود و “یاربّ” می‌گفت. شیطان بر او ظاهر می‌شود و می‌گوید: تابه حال این همه “یاربّ” گفته‌ای، چه فایده داشته است!؟مرد دلش شکست و از دعا کردن منصرف شد و خوابید. شب کسی به خواب او آمد و گفت چرا دیگر “یاربّ” نمی‌گویی!؟جواب […]