نماز با طمأنینه در سرمایی که اشک چشم یخ می‌زد

نماز با طمأنینه در سرمایی که اشک چشم یخ می‌زد

افزایش تعداد ورودی وب سایت شما از گوگل فقط با تولید محتوای هدفمند ممکن است

این یک راهکارقطعی و همیشگی است

نماز با طمأنینه در سرمایی که اشک چشم یخ می‌زد

مرحوم راشد نقل می‌کند: اواسط زمستان بود که هیزم ما تمام شد. پدرم عازم کاریزک

گشت تا هیزم بیاورد، مرا نیز با خود برد.یک ساعت مانده به اذان صبح از کاریزک برای رفتن

به تربت به راه افتادیم، زیرا اگر می‌ماندیم تا آفتاب برآید، یخ زمین باز می‌شد و راه پیمودن

با الاغ در میان گل‌ولای، کار دشواری بود.شب بسیار سردی بود؛ سردی هوا گوش و گردن

و دست و پا را می‌سوزاند. دو الاغ داشتیم که یکی را هیزم بار کرده بودند و مرا روی

دیگری سوار کردند.مردی بود به نام شیخ حبیب، از دوستان و مریدان پدرم تا روستای

حاجی‌آباد همراه ما بود.در فاصله کاریزک تا حاجی‌آباد، پدرم همچنان که پیاده می‌آمد، نماز

شبش را خواند.چون به حاجی‌آباد رسیدیم، صبح دمید و در آن هوای سرد و باد تندی که

می‌وزید، روی آن زمین‌های یخ‌زده که بدن انسان را خشک می‌کرد.مرحوم حاج آخوند جلو

ایستاد، رو به قبله و شیخ حبیب به او اقتدا کرد، نخست اذان گفت و سپس اقامه و با

طمأنینه و خضوع، نماز صبح را با همان توجهی خواند که همیشه می‌خواند و سرمای

شدید حتی اندکی هم روی نماز ایشان تأثیر نگذاشت، در حالی که از چشمان من از

شدت سرما، اشک می‌ریخت و دانه‌های اشک روی گونه‌هایم یخ می‌بست.

منبع: با اقتباس و ویراست از کتاب فضیلت‌های فراموش‌شده

 

 

نماز با طمأنینه در سرمایی که اشک چشم یخ می‌زد

مشاوره سئو و تولید محتوا 09120647344

افزایش تعداد ورودی وب سایت شما از گوگل فقط با تولید محتوای هدفمند ممکن است

این یک راهکارقطعی و همیشگی است

امتیاز مقاله:
4.5/5

قیمت های ما به حدی بهینه است که بسیاری از وب سایت و شرکت های همکار تولید محتوای خود را به ما می سپارند.

جهت سفارش تولید محتوا و مشاوره رایگان در مورد استراتژی محتوا با ما در تماس باشید. 

نتیجه صد درصد تضمین شده است 

 

با یک کلیک تماس بگیرید