فهمیدن نیازهای مخاطب در تولیدمحتوا

فهمیدن نیازهای مخاطب در تولیدمحتوا

افزایش تعداد ورودی وب سایت شما از گوگل فقط با تولید محتوای هدفمند ممکن است

این یک راهکارقطعی و همیشگی است

فهمیدن نیازهای مخاطب در تولیدمحتوا

امروز با ما باشید با عنوان فهمیدن نیازهای مخاطب در تولیدمحتوا

حالا اجازه بدهید کمی دقیق تر شویم

چگونه می توانید مزایای ویژه ی محصولتان را با امیال شخصی بیشترین تعداد از مخاطبانتان پیوند بزنید؟ فهرست مربوط به جذابیت های قدرتمند و ویژهی تبلیغات به شما کمک می کند

سلامت بالاتر: قدرت و انرژی و دوام بیشتر، امکان طول عمر بیشتر.

راحتی بیشتر: آسودگی، اشرافیت، اطمینان خاطر، راحتی

پول بیشتر برای خرج کردن، صرفه جویی یا دادن به دیگران.

فراغت بیشتر: برای مسافرت، پرداختن به سرگرمیها، استراحت، بازی، توسعهی فردی و غیره.

محبوبیت بیشتر: با داشتن یک شخصیت جذاب تر از طریق دستاوردهای فردی.

غرور در به دست آوردن چیزی: غلبه بر موانع و رقبا، میل به «خوب انجام دادن».

ظاهر بهبودیافته: زیبایی، اندام بهتر، تمیزی.

پیشرفت تجاری: شغل بهتر، موفقیت، «آقای خودت باشی»، پاداش در ازای شایستگی

امنیت در سنین بالا: استقلال، تهیه و تدارک دیدن برای سن بالا یا شرایط سخت

پیشرفت اجتماعی: شرکت در محافل بهتر، پذیرش اجتماعی، از قافله عقب نماندن».

تعریف و تمجید از سوی دیگران: برای هوش، قضاوت، دانش، ظاهر، بخشندگی یا دیگر شواهد اصالت و برتری.

لذت بیشتر: حاصل از سرگرمی، غذا، نوشیدنی و دیگر عوامل فیزیکی

نیاز های مردم

در این جا فهرست دیگری از سایر امیال آورده ایم که بیشتر مردم خواهان رسیدن به آنها هستند:

پدر و مادر خوب بودن قدردان زیبایی نفوذ بر دیگران افتخار به داراییها خوش مشربی و مهمان نوازی مبتکر بودن بخشندگی جمع آوری اشیابیان شخصیت اثرگذار بودن مقاومت در برابر تسلط دیگران جلب توجه دیگران ارضای کنجکاوی نفر اول بودن به روز بودن بهبود ذهن و روان برخوردار از آنچه دیگران را به تحسین وامیدارد به رسمیت شناخته شدن.

اگر بخواهیم تمام اینها را در یک جا خلاصه کنیم، می توانیم فهرست زیر را داشته باشیم مردم مایل هستند این موارد را به دست بیاورند:

۱) سلامت، ۲) زمان، ۳) پول، ۴) محبوبیت، ۵) ظاهر بهتر، ۶) امنیت در سن بالا (یا به قول معروف: عاقبت به خیری)، ۷) تحسین دیگران ۸)، راحتی، ۹) فراغت،

۱۰) افتخار به دستاوردها، ۱۱) پیشرفت تجاری و اجتماعی، ۱۲) لذت بیشتر، ۱۳) اعتماد به نفس و ۱۴) اعتبار فردی. مردم مایل هستند این گونه باشند:

۱) پدر و مادر خوب، ۲) خوش مشرب و مهمان نواز، (3) بهروز، ۴) مبتکر و خلاق، ۵) مفتخر به داراییها، ۶) متنفذ بر دیگران، (۷) خوشگذران، ۸) اثربخش،

۹ نفر اول و ۱۰) به رسمیت شناخته شده به عنوان مرجع مردم مایل هستند این موارد را انجام دهند:

مرجع مردم

۱) بیان شخصیت خود، ۲) مقاومت در برابر تسلط دیگران، ۳) ارضای کنجکاوی، ۴) برانگیختن تحسین دیگران، ۵) برخورداری از زیبایی، ۶) جمع آوری اشیای مورد علاقه، ۷) جلب محبت دیگران و ۸) بهبود خود در حالت کلی مردم مایل هستند در این موارد صرفه جویی کنند:

۱) زمان، ۲) پول، ۳) کار، ۴) ناراحتی، ۵) نگرانی، ۶) شکها، ۷) ریسکها  ۸) خجالت فردی.

مزایای محصول خود را با آنچه مردم – به شرح بالا – خواهان آن هستند، گره بزنید، ها را به خرید محصولتان ترغیب خواهید کرد. اگر انگیزه های نهان در پس فهرست

کنید، متوجه خواهید شد وقتی ناپلئون گفت که «دو انگیزه برای اقدام وجود دارد: خودخواهی و ترس» شاید خیلی هم منفی نگر نبوده است.

پیشینه ی روانی در پس این امیال

چندی پیش مکالمه ی میان دو دختر را شنیدم. در پایان مکالمه، یکی از دخترها گفت:

خب، من اصلا دوست ندارم احمق به نظر برسم. البته در این مورد مطمئن نیستم که کار درست را انجام میدهم و از طرفی هم نمی خواهم ریسک انجام دادن کار نادرست را بپذیرم. اگر کار نادرست را انجام دهم، خیلی خجالت خواهم کشید و مردم فکر خواهند کرد که من سواد یا اخلاق یا اصلا هیچ چیزی ندارم و البته هرگز هم نمی توانم با چنین چیزی کنار بیایم.»

من نمی دانم که این خانم جوان از چه چیزی می ترسید؛ اما اگر بخواهم طرز تفکر کلی وی را در قالب یک متن آگهی ارائه دهم، پیشنهاد می کنم تحت عنوانی قرار بگیرد که گاهی «اعتبار فردی» نامیده می شود. البته در این مکالمه نکات دیگری هم بودند که به غرور، جلوگیری از خجالت، محبوبیت، عقده ی حقارت، میل به تعریف و تمجید و برخی چیزهای دیگر اشاره می کردند.

من با خودم درباره ی متن آگهی فکر می کردم، زیرا بیش از آن حدی که فرد آگهی نویس بتواند تصور یا درک داشته باشد، این پیشینه ها می توانند مؤثر باشند. برای مثال، هنگامی که متن آگهی را بر اساس جذابیت پول یا سلامت با امنیت یا محبوبیت می نویسیم، مهم است بدانیم که در واقع چه فضاهایی را پوشش میدهیم و خواننده را درگیر می کنیم؛ این که کدام بحث ماست که به کدام بخش از فکر و احساس خوبی با طرز تفکر افراد معمولی جور در می آید.

مخاطب شما؛ محصول پیشین

با خودم گفتم شاید پرداختن به پیشینه های روانی موجود در جذابیت های تبلیغات بتواند برای کسانی که سرگرم تهیهی آگهی هستند، مؤثر باشد. به همین دلیل،

پیشینه های روانی مربوط به ۱۰ جذابیت را بررسی می کنیم. توجه داشته باشید که پیشینه ها بر مطالعات روانشناختی مبتنی نیستند، بلکه صرفا تلاشی هستند برای ان را تصویری از اثرگذاری افکار و احساسات در ارتباط با امیال انسانی.

پول و شغل بهتر

من به کسب درآمد بیشتر و داشتن شغل بهتر علاقه مندم. از این که همیشه نگران باش و دغدغه ی مالی داشته باشم، خسته شده ام. نمیدانم پولم چطور خرج می شود؛ زندی همه اش شده است قبض و قبض و قبض و نگرانی بابت پرداخت آنها. در شرکت نیز گرفتاری های همیشگی را دارم. چندان که باید و شاید به کارم توجه نمی شود و مورد قدردانی قرار نمی گیرد و مدیرانم توانایی های من را ارج نمی نهند. من سرشار از نمی شود. استعدادهای درونی هستم و به اندازه ی دیگران قابلیت دارم، ولی هرگز به من توجه

خدا میداند که چقدر سخت کار می کنم! اما امان، امان از تبعیض… کسانی که خودشیرینی می کنند، جایگاه و شانس بهتری دارند. خسته شده ام از این که مدیرم برای انسان باز نمی کند. مرتبا دیگران را به رخم بکشد. البته درست است که هیچ چیز همچون موفقیت راه را حتی گاهی به این فکر می کنم که برای خودم کسب و کاری راه بیندازم. فرزندانم باید نسبت به من شانس بهتری در زندگی داشته باشند و بتوانند به کالج بروند. از انجام دادن این همه کار سخت خسته شده ام و باید در زندگی ام شاهد ثمره باشم. باید راهی میانبر برای سریع تر رسیدن به مقصد وجود داشته باشد. داشت. اگر با همین وضع پیش بروم، پول کافی برای خرج کردن و پس انداز کردن نخواهم

ایده های عالی

من سرشار از ایده های عالی هستم، اما فکر می کنم سایر افراد توانسته اند ایده های خواهم داد… همین طور نخواهد ماند. خودشان را مطرح کنند؛ در حالی که من چنین فرصتی نداشته ام. ولی به آنها نشان خواهم داد…همینطور نخواهد ماند.

دوست ندارم همیشه بگویم «چشم»؛ دلم می خواهد چند نفر زیردست داشته باشم. ولی برای این که خودم را نشان بدهم، روزگار را بر زیردستانم تیره و تار نخواهم کرد. البته چند موقعیت را از دست دادهام، ولی تقصیر من نبوده است.

. آدم پول دوستی نیستم. دوست ندارم خیلی ثروتمند باشم؛ همین که راحت و بی نیاز باشم برایم کفایت می کند. (این حرف، من را یاد داستان آبراهام لینکلن می اندازد که کشاورزی می گفت: «من در مورد داشتن زمین طمع ندارم، فقط می خواهم روی زمین بزرگ تری کار کنم!»)

امنیت در سنین بالا

دوست دارم وقتی پا به سن می گذارم، احساس امنیت و عاقبت به خیری کنم. در تمام زندگی ام کار کرده ام، اما دوست دارم در سن بالا دیگر راحت زندگی کنم. نمی خواهم به دیگران وابسته باشم؛ می خواهم سرم را بالا بگیرم و با پول خودم زندگی کنم.

دلم می خواهد کارهایی را انجام بدهم که همیشه آرزویشان را داشته ام؛ دوست دارم هر جا که می خواهم بروم و احساس نگرانی نداشته باشم. انسان وقتی پیر می شود باید از میدان جنگ به دور باشد و با آرامش خاطر زندگی کند. تنها فایده ی جنگیدن این است که برای شما در سنین پیری، آرامش را به همراه بیاورد. خیلی چیزها هستند که همیشه دوست داشته ام انجام دهم، اما هرگز وقت یا پول انجام دادن آنها را نداشته ام. آخر من چه سفری رفته ام؟

وقتی بچه بودم، دوست داشتم همه ی دنیا را ببینم. اما با گذشت هر سال، این آرزو کم رنگ و کمرنگتر می شد.

پیش از آن که بتوانم به هر یک از آرزوهایم برسم، خودم را با مسئولیتهای انبوهی روبه رو می دیدم که برای رسیدگی به آنها فقط باید کار می کردم….. سخت کار می کردم… باید راهی مطمئن وجود داشته باشد که بتوانم پیش از آن که پیر شوم، استقلالم را به دست بیاورم و از آن لذت ببرم.

محبوبیت

دوست دارم محبوب تر باشم. خیلی خوب است که همیشه «خواهان» داشته باش حاشیه بودن اصلا چیز خوبی نیست. هرگز آن فصل عالی در کتاب آلیس آدام فراموش نمی کنم که در آن آلیس ساعتها ایستاده بود و دعا می کرد که کسی توجه داشته باشد و با او برقصد مردمی را میشناسم که مدام تلفنشان زنگ میخورد و به این جا و آن جاده می شوند.

دوست ندارم به زور توجه دیگران را به خودم جلب کنم، اما خیلی خجالت هستم و متأسفانه همیشه مجبورم در حاشیه باشم. گاهی احساس می کنم که می توانم یک مجلس را گرم کنم! بعضی از کسانی که میشناسم، صرفا به خاطر این که چاپلوسی می کنند، توجه دیگران را به خود جلب می نمایند. آنها نسبت به من شخصیت والاتری ندارند و من اصلا دوست ندارم برای جلب توجه تملق کسی را بگویم.

گاهی از این که منتظر بنشینم تا تلفن زنگ بخورد یا پستچی برایم کارت دعوت بیاورد، به ستوه می آیم. من ویژگی های خیلی خوبی دارم؛ باهوش هستم و ظاهر بدی هم ندارم و اگر بخواهم می توانم خیلی گرم صحبت کنم. شاید یک عقده ی حقارت داشته باشم؟ محبوب هستند، چیزی کم دارم. اما نباید چنین چیزی باشد، چون احساس نمی کنم نسبت به افرادی که همیشه محبوب هستند چیزی کم دارم.

تعریف و تمجید از سوی دیگران

دوست دارم به خاطر ویژگی هایی که دارم، از طرف دیگران به رسمیت شناخته شوم. از چاپلوسی خوشم نمی آید، ولی اصلا بد نیست دیگران به شما بگویند که خیلی باهوش، خوش لباس یا خوش سلیقه هستید. فکر می کنم چیزهایی هستند که در مورد آنها صاحب نظر هستم و وقتی دیگران بر این مسئله صحه می گذارند، احساس خیلی خوبی به من دست می دهد.

خیلی دوست دارم بشنوم که پدر یا مادر خوبی هستم و برای فرزندانم چیزی کم نگذاشته ام. البته هر کاری که کرده باشم، برای خودشان بوده؛ ولی انکار نمی کنم که وقتی در این مورد از من تعریف می شود، لذت می برم.

دوست دارم من را آدمی به روز بدانند. از طرفی، همه میدانند که من عا نفر» هستم.

و زیبا هستم، انسانی مبتکر و اثربخش هستم و این که در خیلی چیزها «اولین .ان ها گذشته، من به خوبی از پس انجام دادن کارها برمی آیم و بر خیلی از موانع و دشواریها غلبه کرده ام. خیلی دوست دارم از سوی دیگران تعریف و تمجید دریافت کنم؛ به ویژه وقتی که شایستگی آن را دارم (که البته اغلب دارم)

راحتی بیشتر

چیزهایی را دوست دارم که به من راحتی بیشتری می دهند. همیشه در زندگی سخت کار کرده ام و فکر می کنم که هر چند وقت یک بار لیاقت اشرافیت و راحتی را دارم؛ البته نباید این را با هوسرانی یکی دانست.

فقط دوست دارم بعضی وقتها از کارم رهایی پیدا کنم و یک وقت استراحت داشته باشم. البته شایستگی فراغت بیشتر را هم دارم – برای مسافرت، سرگرمی، استراحت، بازی یا توسعه ی فردی – و همیشه در مورد آنها فکر کرده ام. اینها را نمی گویم که مظلوم نمایی کرده باشم. افراد زیادی را می شناسم که به اندازه ی من تلاش نکرده اند، ولی از راحتی بیشتری برخوردارند و ذهنشان از بسیاری از دغدغه هایی که من را آزار می دهند، آزاد و رهاست. پس چرا من هر چند وقت یک بار خودم را رها نکنم؟

پیشرفت اجتماعی

خیلی دوست دارم که در محافل اجتماعی بهتری شرکت کنم. منظورم این نیست که از دیگران کم نیاورم و با آنها چشم و هم چشمی کنم، بلکه فقط دوست دارم از لحاظ اجتماعی خودم را توسعه بدهم. به نظرم این مسئله هیچ اشکالی ندارد؛ این طور نیست؟

اگر کسی هیچ وقت تلاش نکند اخودش را بهتر کند و با افراد بهتری نشست و برخاست داشته باشد، واقعا از چه جایگاهی می تواند برخوردار باشد؟

مطمئنأ من به اندازه ی کافی از شایستگی برخوردار هستم. آمریکا یک یک کشور مردم سالار است و همه از حق برابر برخوردارند. من هم می توانم در هر محفلی که در شرکت کنم.

اگر هیچ تلاشی برای حرکت رو به جلو نکنم، به عقب خواهم رفت. دوست ندارم شانس ملاقات با افراد متشخص را از دست بدهم و همیشه گروههایی که به آنها می پیوندم، خوب فکر می کنم. همچنین دوست دارم في بتوانند با همه جوش بخورند. اگر هم فرد مهمی با من ملاقات داشته باشد یا به ارادت نماید، آن را به حساب اعتبارم می گذارم.

ظاهر بهتر

دوست دارم ظاهر بهتری داشته باشم منظورم این نیست که ظاهرم عجیب و غریب باشد، بلکه فکر می کنم خیلی یکنواخت هستم و می توانم کارهایی بکنم که جذاب تریه نظر برسم. افراد دیگر خیلی به خودشان میرسند؛ همان هایی که نسبت به من ظاهر بهتری هم ندارند.

خیلی احساس خوبی است که دیگران بگویند جذاب و خوش لباس هستم. همه باید به خودشان برسند و بدقیافه به نظر نرسند. خیلی کارها می شود در این مورد انجام داد. حتی بعضی از کسانی که ظاهر عادی دارند هم توانسته اند کاری بکنند که زیبا به نظر برسند.

هر کسی حق دارد به اندازه ی کافی جذاب و دلنشین باشد. اگر وقت و پولی را داشتم که خیلی ها برای خودشان صرف می کنند، آن وقت می گفتم!

اعتبار فردی

دوست دارم کارها را درست انجام بدهم. هیچ چیز خجالت آورتر از این نیست که اشتباه کنی و این اشتباه باعث شود دیگران در مورد تو قضاوت نادرستی داشته باشند و فکر کنند از سواد یا فرهنگ کافی برخوردار نیستی.

شاید من از یک خانواده ی اشرافی نباشم، ولی به این معنا نیست که ندانم چطور باید کارها را به صورت درست انجام داد. خدا را شکر، در کشور آمریکا ناتوانی جسمی، موجب به حاشیه رانده شدن کسی نمیشود. من دوست ندارم کاری کنم یا حرفی بزنم که بر من مهر نامناسبی خورده شود.

توانیم هرچه را که از دست داده ام، جبران کنم و فرزندانم هرگز از داشتن پدر و مادرشان شرمسار نخواهند بود. هیچ کسی به من به دیدهی حقارت نگاه نخواهد کرد؟ من دوست ندارم به دیگران توهین کنم. می خواهم سرم را بالا بگریم، حرمتم را حفظ کنم و خودم را احمق نشان ندهم.

وضعیت سلامتی بهتر

من به داشتن وضعیت سلامتی بهتر و همچنین انرژی و توان بیشتر علاقه دارم. همواره احساس خوبی داشته ام، اما نمی دانم این اواخر چه شده ام. احساس می کنم آن طور که باید از خودم مراقبت نمی کنم و کمتر فرصت لذت بردن از زندگی برایم فراهم می شود.

کسی نیستم که همیشه از شرایط گله مند باشم. هر وقت حالم خوب نباشد، میدانم که چیز خاصی نیست و به زودی خوب میشوم. اگر همیشه حالم رو به راه باشد، می توانم کارهای خیلی بیشتری انجام دهم. سن زیادی ندارم و همواره احساس سرزندگی می کنم، اما انرژی سابق را ندارم.

همیشه در زندگی ام پرتلاش بوده ام و جای تعجب نیست اگر الان احساس خستگی داشته باشم. زیاد برای خودم وقت نگذاشته ام. همیشه به دیگران فکر می کنم و از خودم غافل می مانم. مردم همیشه به من می گویند تو آخر از همه به خودت فکر می کنی.

حتما راه های کوتاهی برای رسیدن به وضعیت سلامتی که پیش تر داشتم، وجود دارند.

لذت بیشتر

دوست دارم تا آن جا که می توانم با سرگرمی، غذا، نوشیدنی و دیگر خوشیها از زندگی لذت ببرم. ما یک بار زندگی می کنیم و هیچ چیز با خودمان نمی بریم، پس باید از از اینها گذشته، من سخت کار می کنم؛ آن هم به بهترین شکل ممکن و تلاش می کنم زندگی بیشترین لذت را برد.

چرا نباید تا آن جا که می توانم از زندگی لذت ببرم؟ من همیشه به خودم فکر نمی کنم؛ ولی اگر بعضی وقتها هوای خودم را نداشته باشم، چه کار درست را انجام دهم. پس چرا نباید تا انجا که می توانم از زندگی لذت ببر؟من همیشه به خودم فکر نمی کنم ولی اگر بعضی وقت ها هوای خودم را نداشته باشم چه کسی به فکرم خواهد بود؟ به همین دلیل فکر می کنم لذت بردن از زندگی چیز خودخواهانه ای نیست.

زندگی همیشه سرشار از خوشی نیست، پس نباید لذات را فدای نامیدیها و شرایط دشوار کنم و از شادیها بگذرم.

فهمیدن نیازهای مخاطب در تولیدمحتوا

منبع:کتاب چگونه یک آگهی تبلیغاتی خوب بنویسیم؟

نویسنده:ویکتور ا .شواب

مشاوره سئو و تولید محتوا 09120647344

افزایش تعداد ورودی وب سایت شما از گوگل فقط با تولید محتوای هدفمند ممکن است

این یک راهکارقطعی و همیشگی است

امتیاز مقاله:
4.5/5

قیمت های ما به حدی بهینه است که بسیاری از وب سایت و شرکت های همکار تولید محتوای خود را به ما می سپارند.

جهت سفارش تولید محتوا و مشاوره رایگان در مورد استراتژی محتوا با ما در تماس باشید. 

نتیجه صد درصد تضمین شده است 

 

با یک کلیک تماس بگیرید